بدون تردید خلاقیت و نوآوری یکی از مهمترین و اساسیترین ویژگیهای انسان است که تقریباً همه ابعاد و جنبههای زندگی و تمدن وی را تحت تأثیر کامل خود قرارمی دهد. خلاقیت و نوآوری همیشه برای انسان با اهمیت بوده است، از اولین خلاقیتها و نوآوریها در عصر حجر تا انبوه خلاقیتها و نوآوریهای علمی، فنی، صنعتی و هنری پیشرفته امروزی در عصر فراصنعتی امروز. بنابر این در واقع تمام علوم و فنون و هنرها و به طور کلی همه تمدن انسان محصول خلاقیت است و در این خصوص نقش تکوینی و تکاملی دارد. انسان با خلاقیت میتواند خود را توانا تر کند، بر طبیعت با عظمت غالب شود، جهان اسرار آمیز را بشناسد و مسائل و مشکلات عدیده حیات خودرا حل نماید. از این رو خلاقیت را محور حرکت جهانی قرن حاضر میدانند.خلاقیت، زندگی انسانها را زیبا نموده و طراوت و شادابی دلنشینی را به وجود میآورد.
انسانهای خلاق هر روز با فکرهای نو و اندیشههای تازه، تجربه ای جدید کسب میکنند و با هیجان بسیار زیبایی از زندگی خود لذت میبرند. آنان راههای قدیمی و کهنه را نمیپسندند و همیشه بدنبال مسیرهای ناشناخته ای میگردند. این افراد با فکرهای خلاقانه، میان برهای کم هزینه ای را کشف کرده و با سرعت، مسیری را که دیگران طی سالها رفتهاند، در زمان کوتاه تری میپیمایند. ذهن انسانهای خلاق، همواره به دنبال کشف راه کارهایی است که دیگران به آنها نمیاندیشند.افراد خلاق خود را مقید به یک کار خاص نمیکنند و سعی میکنند از فرصتها و زمانهایی که در اختیار دارند؛ نهایت استفاده را ببرند و پویا و پرتحرک هستند و فعالیتهای متنوعی را در زندگی خود انجام میدهند. باانگیزه هستند، پر نیرو و انرژی به نظر میرسند و دائماً در پی فرصتهایی هستند که تجارب جدیدی را برای آنها به ارمغان میآورند. آ ز کار و فعالیت ترس ندارند و کمتر احساس خستگی میکنند. از فعالیتهایی که انجام میدهند، لذت میبرند و در مقابل بیکاری و داشتن اوقات فراغت زیاد برای آنها کسل کننده و خسته کننده است. مسئولیتهای بیشتر و بزرگتری را میپذیرند و تلاش میکنند به بهترین وجه کار خود را به انجام برسانند.
افراد خلاق پذیرای افکار نو هستند و سعی میکنند از افکار نو و جدید برای رسیدن به اهداف خود و سروسامان دادن به آنها بهره ببرند. مستقل هستند، اعتماد به نفس و شوخ طبع هستند. روابط اجتماعی خوبی دارند و به طور کلی در تمام وقایع زندگی بدنبال تجارب جدید هستند؛ و این امر به آنها انرژی و امید فزاینده ای میدهد. خود را به خاطر موفقیتهای خود تشویق می کنندوراهکارهای خوبی ارائه میدهند.سیرهای نو را در زندگی خود امتحان کنید. این کار را میتوانند از تغییر مسیر همیشگی خود از منزل به محل کار یا تحصیل شروع کنید. آیا همیشه فقط از یک مسیر استفاده کردهاید؟ آیا مسیرهای دیگر نیز هست؟ این مسیرها را امتحان کنید. کارهایی از این قبیل تنوع زیادی در زندگی شما ایجاد میکند. عادات خود را نیز تغییر دهید و سعی کنید مدتی برخلاف آن عادات رفتار کنید. آیا همیشه از یک دسر خاص استفاده میکنید؟ آیا همیشه از یک روزنامه فروشی میخرید؟ اگر اینطور هست پس زود دست بکار شوید و تنوع را در زندگی خود بیشتر کنید.برای مشکلاتی که در زندگی روزمره برایتان پیش میآید، راههای مختلفی پیدا کنید و سعی نکنید آنچه را که زودتر به ذهنتان میرسد و ساده تر است انجام دهید. به فکر تغییرات مثبت در زندگی خود باشید و آنها را در زندگی خود اعمال کنید. از تصورات خلاقانه استفاده کنید و ذهن خود را به خلاقیت عادت دهید.
به مسائلی که به یکباره در ذهنتان ایجاد میشود توجه کنید. انسان ذهن پویا و فعال دارد و اغلب در لحظات خیلی زودگذر و دارای مطالبی هستند که میتوانند بسیار خلاقانه و مفید باشند. به این افکار ارزش و بها دهید و برای این کار میتوانید یادداشت برداری کنید. یادداشت برداری از افکاری که به ذهن شما میرسند، میتوانند بسیار سودمند باشند و سر منشأ فعالیتهای بزرگ. ثبت این افکار گذرا در یک دفترچه یادداشت کوچک و جیبی وابسته شخصی و خصوصی به نظم افکار شما کمک میکند. در مواقع لزوم، با کنا ر هم قرار دادن این افکار میتوانید تصمیمات جدی و مهمی بگیرید.این دفترچه یادداشت همیشه باید همراه ما باشد. چون این افکار خلاقانه اغلب زود گذر ظاهر میشوند و شاید نتوانند مدت زیادی در ذهن ما دوام داشته باشند و خیلی زود پاک میشوند. از شرایطی که در دردسر افتادهاید، در تنگنا قرار گرفتهاید و … استفاده بهینه ببرید. در این شرایط باور کنید که قدرت خلاقیت شما فزونی مییابد و میتواند راههای مفیدی برای حل مشکلتان فراهم کند. به افراد خلاق اطراف خود دقت کنید؛ و یژگی آنها را در نظر بگیرید و از فعالیت آنها بدون اینکه تقلید کورکورانه داشته باشید در س بگیرید.
خلاقیت در انسان به هوش، جنس، سن و سال و میزان تحصیلات بستگی ندارد. میتوان با پرورش برخی تواناییها و ویژگیها در خود خلاقیت را تقویت کرده و استفادههای زیادی در جهت داشتن یک زندگی موفق برد.اما شاید شما هم دوست داشته باشید از ذهنی خلاق و پویا برخور دار بوده و از زندگی خود لذت بیشتری ببرید.در این مقاله نگارنده سعی دارد علاوه بر تجربه شیرین خلاقیت در زندگی برخی از تکنیکهای خلاقیت که به پویایی ذهن کمک شایانی مینماید را به طور اجمال بیان نموده تا با بکار بستن آنها، شاهد دستاوردهای قابل توجهی در زندگی و کار باشیم.
۱ تکنیک چرا:
این تکنیک به طور دقیق مانند چراهای مکرر دوران کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از پدر و مادر و اطرافیان میپرسند با این تفاوت که در بزرگ سالی، باید یاد گرفتههای مان را زیر سؤال ببریم. اغلب، سادگی این تکنیک باعث شده بسیاری از مردم، متوجه اهمیت و نقش آن نشوند. این تکنیک هم برای حل مسائل و همر برای ایده یابی و ایده پردازی بکار میرود.
۲ تکنیک درنگ خلاق :
یکی از دشوارترین مراحل خلاقیت، زمانی است که احساس کنیم لزومی برای توقف نیست ولی باید توقف کنیم! به طور معمول ما انسانها درجایی که مشکلی نداریم، ترجیح میدهیم به آرامی از کنارش بگذریم تا بافکر کردن بیشتر، کار دست خودمان ندهیم. به قول معروف «سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند» اما در این تکنیک، درست وقتی که سرتان درد نمیکند باید به آن دستمال ببندید. «درنگ خلاق» وقتی اتفاق میافتد که میگوییم : هیچ دلیل آشکاری برای درنگ در این نقطه وجود ندارد تا بدنبال گزینههایی باشم ولی من این کار را انجام میدهم. بسیاری اوقات، مشکلی را حس نمیکنیم چون از ابتدا آنرا در چنان وضعی دیدهایم و به عبارتی، به ان عادت کردهایم اما از این طریق سعی میکنیم مساله یا مشکلی را کشف کنیم. به عنوان مثال، دکوراسیون منزل شما هیج مشکلی ندارد اما در مورد این موضوع فکر میکنید و با درگیر کردن ذهنتان، ایدههای جدیدی کشف کرده و در نتیجه با اجرایی کردن آنها، فضای منزلتان را زیباتر و دلنشین تر مینمایید
۳ تکنیک «پی. ام. آی» :
انسان میتواند به طور ارادی توجه خود را کنترل و هدایت نماید در غیر اینصورت توجه او به طور ناخودآگاه، به تجارب گذشته و الگوهای ذهنی قبلی معطوف میشود. یکی از روشهای این تکنیک آن است که انسان را مجبور میسازد تا دقایقی برخلاف قالبهای ذهنیاش تفکر کند و به مرور نسبت به قالبهای ذهنی خود، آگاه تر و مسلطتر شود بنابر این آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا میکند. نام این تکنیک برگرفته از حروف اول سه کلمه Plus , Minus, Intresting
روش کار چنین است که ابتدا فرد، توجهش رابه نکات مثبت موضوع یا پیشنهادها و سپس به نکات منفی و در نهایت به نکات جالب و تازهی آن که نه مثبت و نه منفی است معطوف میکند و در پایان نسبت به کلیهی لیست نکات مثبت یا آثار و مزایای موضوع، لیست موانع و محدودیتها و نکات منفی و لیست نکات جالب و تازهی موضوع، اقدام میکند. از آنجایی که افراد غیر خلاق، تمایلی به دیدن نکات مثبت و جالب موضوعات ندارند و بیشتر به نکات منفی توجه میکنند، این تکنیک، تمرین خوبی نیز برای مثبت اندیش و دگر اندیشی افراد میباشد. در واقع این گونه ابزارها در حکم عینکی هستند که فرد به وسیله آن میتواند همهی زوایای موضوع را دقیقتر کامل و شفافتر ببیند.
۴ تکنیک حل مساله ی ناخودآگاه:
این تکنیک متکی به شعور ناخودآگاه است، شعوری که مدام در حال وارد کردن اطلاعات متنوعی به حافظه موقت و دائم میباشد. این تکنیک در واقع قصد دارد فرد را عادت دهد تا به ایدههای جدیدی که از ذهن ناخود آگاه به ذهن خودآگاه تراوش میشود، گوش فرا دهد و آنها را ضبط کند تا از این طریق، ایدهها و راه حلهای تازه ای برای مسائل و مشکلات خود پیدا کند. بسیاری از متفکران بزرگ جهان افرادی خیال باف و به عبارتی راحت طلب بودند البته راحت طلبی نه به معنی تنبلی و خیال بافی نه به معنی متعارف آن که دارای بار ارزشی منفی است. برای نمونه انیشتین فردی خیال پرداز بود که اوقات استراحت خود را بیشتر با قایقرانی میگذراند.در واقع افراد خلاق به محیطهایی این چنین آرام و روح انگیز علاقه مند میشوند چون بهتر میتوانند اشارات و ندای روح یا ضمیر ناخودآگاه خود را بشنوند و از آنها الهام بگیرند. بنا براین در ظاهر به نظر میآید آنان افرادی راحت طلب هستند. اگرچه برای خلاقیت تقلا و کار شدید با فرجهی محدود و تعیین ضرب العجل مفید و مؤثر است و بسیاری از افراد خلاق به منظور تحریک بیشتر ذهنشان ضر ب العجل تعیین میکنند اما از طرف دیگر نقطهی مقابل آن یعنی استراحت و توقف کار و سپردن مشکل به ضمیر ناخودآگاه نیز در فرایند حل خلاق مساله بسیار اهمیت دارد.
کاربرد اجرایی این تکنیک به این ترتیب است که ابتدا باید ذهن را به طور کامل مشغول موضوع نمود و سپس آن را ترک کرد واجازه داد تا ضمیر ناخودآگاه درگیر مساله شود. به این ترتیب شب هنگام خوابیدن مشکل را بروی کارتی نوشته وان را بالای سرتان بگذارید و باصدای بلند بگویید: «امشب من خواب… را خواهم دید» فردای آن روز کارت را برداشته و شروع کنید به نوشتن هرآنچه که در مورد آن موضوع به نظرتان میآید. به مرور زمان متوجه خواهید شد که بسیاری از مشکلاتتان در خواب حل میشود.گفته میشود ادیسون برای توسعه ایدههایش از خوابهای کوتاه استفاده میکرده است به این شکل که مقداری سنگ ریزه در دست میگرفت و در مورد موضوعی شروع به تفکر میکرد. سپس اجازه میداد در حین تفکر به خواب رود. به این ترتیب بعد از چند لحظه خوابیدن سنگ ریزهها از دستش رها شده و به زمین میافتاد؛ لذا با صدای ریزش آنها از خواب پریده و دوباره به موضوع فکر میکرد. بنابراین با این شیوه از ضمیر ناخودآگاه خود استفاده مینمود.